حکومت هر چند با تاخیر و اشتباهات فراوان اما بالاخره قرنطینه رو اجرا کرد. من از خدمت در صفرِ مرزی برگشتم، جایی که به اجبار ما بیش تر از چهل پنجاه روز رو در پاسگاه و زیر کولاک و برف چند متری میگذرونیم. من به همین دلایل نمیتونم خیلی توی خونه بمونم و گاهی بیرون میرم. البته هنوز پیاده نرفتم و بیش تر با ماشین بوده، تقریبا با کسی در ارتباط نبودم مگر برای مسائل ضروری و خرید و چنین مواردی. تو این یک هفته هنوز به خونه خواهرم و دیدن خواهر زادههام نرفتم اما چیزی که عجیبه نحوهی برخورد مردم با این اپیدمیه. روزها (به خصوص صبحها) که بیرون میری احساس میکنی یه روز نیمه تعطیل مثل پنجشنبه است که اون هم به خاطر تعطیلی مدارس و دانشگاهها و آموزشگاه و ... است. بعد از ظهر و شب هم که بیرون بری بازم حس میکنی که پنج شنبه است با این تفاوت که پنج شنبه شبها بسیار شلوغ بود و با وجود کرونا هنوز هم هست و احساس میکنم که از قبل هم شلوغ تر شده. همون رفت و آمد مردم، همون ترافیک و همون کارهایی که قبلا میکردن و میکنن و این وسط فقط به برخی یک ماسک و دستکش اضافه شده. حکومت وظایف خودش رو برای قرنطینه انجام داده اما مردم در برابرش مقاومت میکنن. چنین مردمیالحق لایق چنین حکومتی ان. گفتم منکر اشتباهات فاجعه بار حکومت در عدم لغو پروازهای ماهان از چین، و عدم قرنطینهی به موقع قم نیستم اما نباید منکر اشتباهات خودمون هم بشیم و نمیشه همیشه از حکومتها توقع داشت وقتی که خودمون هم به فکر خودمون نیستیم.
تاثیر ازدواج در سربازی چیست؟ بازدید : 968
يکشنبه 24 اسفند 1398 زمان : 2:38